الوقت- دولت آمریکا به رهبری دونالد ترامپ در ادامه سیاستهای سلطهطلبانه خود بار دیگر پروژه موسوم به «خاورمیانه جدید» را با تمرکز بر لبنان فعال کرده است. پس از تحولات ماههای اخیر و سقوط دولت سوریه، واشنگتن که خود را یک قدم به تحقق نقشه تجزیه و مهار محور مقاومت در منطقه نزدیکتر میبیند، اکنون تلاش دارد ضربه نهایی را به مقاومت لبنان وارد کند. در این چارچوب، با وعدههای توخالی اقتصادی و شعارهای ظاهراً اصلاحطلبانه، قصد دارد مقاومت را از صحنه لبنان حذف کند.
در همین ارتباط، توماس باراک فرستاده ویژه آمریکا به سوریه اخیرا اعلام کرده که اگر مقامات لبنانی میخواهند رژیم صهیونیستی از مناطق اشغال شده این کشور در جنوب عقبنشینی کند باید حزبالله را تا ماه نوامبر خلع سلاح کنند.
دو منبع آگاه اعلام کردند که نقشه راه ارائه شده توسط توماس باراک شامل شش صفحه بوده و او خواهان دریافت پاسخ مقامات لبنانی تا ابتدای ماه جولای شده است. در این نقشه راه بر خلع سلاح حزبالله و دیگر گروههای مسلح لبنان در کنار بهبود روابط با سوریه که در حال حاضر تحت حاکمیت گروهکهای تروریستی به شمار میرود تاکید شده است باراک مدعی شده که سلاح باید تنها در اختیار دولت لبنان باشد.
خبرگزاری فرانسه نوشت که پیام باراک شامل سه بند ترسیم و کنترل مرزهای لبنان با سوریه، اصلاحات مالی و اقتصادی بوده است.
لبنان تضمین میخواهد
از آنجا که بارک تنها دو هفته به لبنانیها مهلت داده تا نظر خود را درباره طرح جدید آمریکا اعلام کنند، مقامات بیروت نیز دست بکار شدهاند. رویترز گزارش داده که دولت لبنان در تدارک پیشنویس پاسخ خود به خواستههای آمریکا است. قرار است یک کمیته متشکل از نخست وزیر، رئیس جمهور و رئیس پارلمان لبنان به این نقشه راه پاسخ دهد.
لبنانیها که تجربه تلخ توافق آتشبس را ذهن دارند، این بار نمیخواهند بیگذار به آب بزنند و در پی گرفتن تضمینهایی از طرف آمریکایی هستند. یک منبع آگاه لبنانی در این باره گفت:«لبنان در این پیشنویس خواستار تضمینهایی مبنی بر توقف نقض آتشبس از سوی اسرائیل، خروج از پنج نقطه مورد مناقشه، آزادی اسرا، ترسیم مرزها و همچنین بازسازی لبنان خواهد بود».
لازم به ذکر است که لبنان و رژیم صهیونیستی در دسامبر سال گذشته پس از دو ماه درگیری توافق آتشبس امضا کردند و قرار بود ارتش اشغالگر از جنوب لبنان خارج شده و ارتش لبنان نیز با عقبنشینی نیروهای حزبالله تا مرز رود لیطانی، به همراه نیروهای یونیفل در این مناطق مستقر شود.
با این وجود، صهیونیستها به بهانههای مختلف از جمله اینکه حزبالله به تعهداتش ذیل آتشبس عمل نکرده همچنان در این مناطق حضور دارند و در این مدت صدها بار آتشبس را نقض کرده و دهها نفر از لبنانیها را شهید و زخمی کردهاند ولی غربیها چشم خود را به روی این جنایتها بستهاند و به جای مقابله با جاهطلبی دولت بنیامین نتنیاهو، نخست وزیر صهیونیستی، مدام به دولتمردان بیروت فشار میآورند که تنها راه خروج ارتش صهیونیستی از جنوب لبنان، خلع سلاح حزبالله است. رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده که اجازه نخواهد داد حزبالله دوباره توانمندیهای نظامی خود را بازسازی کرده و تهدیدی علیه سرزمینهای اشغالی ایجاد کند.
تلاش برای کشاندن لبنان به سمت عادی سازی
پیشنهاد جدید آمریکا در ظاهر با هدف ثبات داخلی و تقویت دولت لبنان مطرح شده اما در باطن میتواند مقدمهای برای آغاز روند عادیسازی روابط بیروت با تلآویو باشد. حزبالله به عنوان اصلیترین نیروی مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی، مانع راهبردی و ایدئولوژیک در برابر هرگونه سازش یا تعامل رسمی با این رژیم محسوب میشود که باید به هر نحوی شده از میان برداشته شود.
این درحالی است که شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله بارها هشدار داده که هیچ کس نمیتواند حزبالله را خلع سلاح کند. چرا که این اقدام با هدف تضعیف لبنان و آغازی برای توسعهطلبی و اشغالگری رژیم صهیونیستی است تا بتواند به راحتی نقشههای شوم خود را به پیش ببرد.
در شرایطی که آمریکا بار دیگر تلاش دارد از طریق طرحهایی با عنوان «تضمینهای امنیتی» و «اصلاحات ساختاری» لبنان را به خلع سلاح مقاومت وادار کند، تجربه تاریخی ملت لبنان ثابت کرده که نه ترامپ قابل اعتماد است و نه رژیم صهیونیستی.
ترامپ بارها نشان داده که سیاستش نه بر اساس حقوق ملتها، بلکه در خدمت منافع تلآویو و لابی صهیونیستی است. توافقهایی چون معامله قرن، خیانت به آرمان فلسطین و فشار بر محور مقاومت نمونههایی از این سیاست غیرقابل اعتماد هستند. رژیم صهیونیستی نیز با دههها اشغالگری، تجاوز به خاک لبنان، ترور، محاصره و نقض مداوم قطعنامههای بینالمللی، هیچ جایگاه اخلاقی و حقوقی برای ادعای امنیت یا صلح باقی نگذاشته است.
هدف نهایی این پروژه، نجات رژیم صهیونیستی از بحرانهای امنیتی، سیاسی و اجتماعی است، رژیمی که از درون با بحران مشروعیت و از بیرون با فشار مقاومت روبه روست. در چنین فضایی، هیچ توافق و وعدهای نمیتواند ملت لبنان را از حق مشروع و قانونی خود برای مقاومت در برابر تجاوز و اشغال باز دارد.
مقاومت ریشه مردمی دارد
آمریکا تلاش دارد با تضعیف ساختارهای ملی و هویتی کشورهای منطقه، توازن قوا را به نفع اسرائیل برهم بزند اما تجربه تاریخی و آگاهی ملت لبنان، مانع بزرگی در برابر این سناریوی تکراری است. زیرا مقاومت نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت دفاعی و هویتی برای ملت لبنان است.
نتایج انتخابات اخیر شهرداریهای لبنان نیز به روشنی نشان داد که محبوبیت محور مقاومت همچنان پابرجاست و حتی در حال افزایش است. رأی مردم به لیستها و جریانهای حامی مقاومت، پاسخی صریح به طرحهای خارجی و توطئههایی است که با شعارهای فریبنده امنیتی و اقتصادی، در پی خلع سلاح مقاومت و تسلیم لبنان در برابر خواستهای رژیم صهیونیستی هستند. ملت لبنان نشان داده که آگاه است و مقاومت را سرمایه میداند نه مانع. بنابراین، هیچ "تضمین امنیتی" از سوی دشمنان، نمیتواند جایگزین قدرت بازدارنده مقاومت شود.
در خاتمه، پیشنهاد آمریکا برای خلع سلاح حزبالله و سوق دادن لبنان به مسیر عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، تکرار طرحی شکستخورده با ظاهری جدید است، طرحی که نه واقعیتهای میدانی منطقه را در نظر دارد و نه اراده ملت لبنان را میفهمد.
در شرایطی که مقاومت به ستون فقرات امنیت و عزت لبنان تبدیل شده، تلاش برای حذف آن با وعدههای توخالی و فشارهای خارجی، سرنوشتی جز شکست نخواهد داشت. مردم لبنان که طعم پیروزی در برابر اشغالگران را با تکیه بر مقاومت چشیدهاند، این سرمایه را به هیچ قیمتی رها نخواهند کرد.